جدول جو
جدول جو

معنی نظم گستری - جستجوی لغت در جدول جو

نظم گستری(نَ گُ تَ)
شاعری. عمل نظم گستر. رجوع به نظم گستر شود:
با این طبیعت کج و این فهم دون اساست (؟)
هر یک سپرده اند به خود نظم گستری.
طالب (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نظم گستری
سخنسرایی
تصویری از نظم گستری
تصویر نظم گستری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ)
شاعرکه سخن منظوم سراید. ناظم. رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(کَ رَ گُ تَ)
بخشش. سخاوت. جود
لغت نامه دهخدا
(دِ فُ)
که نام خود را مشهور و معروف سازد. که نام خویش در جهان بگسترد. نامجو. نام طلب:
مبارزی ملکی نام گستری که بدو
همی بنازد ایوان و مجلس و میدان.
فرخی.
، معروف. (آنندراج). نامور. نام آور
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرم گستری
تصویر کرم گستری
بخشش: سخاوت جود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام گستر
تصویر نام گستر
آنکه خویش را در اقطار جهان معروف سازد نامجو: (... درمردی بی نظیر ونام گستر)، معروف نام آور
فرهنگ لغت هوشیار